امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

منیم گوزل اوغلوم

قشنگترین دلیل زندگی مامان و باباش

زندگی واقعا زیباست...

    پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. پسر پرسید: بستنی شکلاتی چند است؟ خدمتکار گفت 50 سنت. پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پرشده بود و عده نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودن با بی حوصلگی گفت :35 سنت پسر گفت برای من بستنی معمولی بیاورید. خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت حساب را به پسرک دادو رفت، پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت.. هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت ،پسر بچه درروی میز در کنار...
21 بهمن 1396

سوالات جالب هر کی میتونه جواب بده بیاد...

1 -جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟ الف-116 سال ب-99 سال ج-100 سال د- 150 سال   2-کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟ الف-برزیل ب-شیلی ج-پاناما د-اکوادور     3-مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟ الف-ژانویه ب-سپتامبر ج-اکتبر د-نوامبر   4-کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟ الف-ادر ب-البرت ج-جورج د-مانویل آن شخص این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد .   5-نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟ الف-قناری ب-کانگرو ج-توله سگ د-موش صحرایی...
21 بهمن 1396

جایزه گرفتن

سلام گل پسر مامان. دیروز پایتخت دوتا کشور دیگه رو هم بلد شدی منم بهت جایزه گرفتم که تشویق بشی برای یادگیری بیشتر وعلاقه مند بشی برای یادگیری... بابایی هم شما رو برد خانه بازی و شادی خیلی بهت خوش گذشت... انشاالله در تمام مراحل زندگی همیشه خوشحال و شاد و سلامت و سربلند باشی دوردانه ام. خیلی دوست دارم عمر مادر... عکسهاشو بعدا میذارم گلم.
19 بهمن 1396

امیرحسینم

جان منی از این عزیزتر نمی شود جان منی و خوش به حالت که مادرت تو را مثل گوش ماهی هایی که خودش کنار دریا کشف کرده دوست دارد برایت یک مشت بوسه میفرستم باز هم هست از این بوسه های عاشقانه برایت زیاد کنار گذاشته ام پسرم ، عزیزترینم با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود می‌آورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم. شنیدن صدای دلنشینت گرمایی را در وجودم بیدار می‌کند که هرچه درد و غم هست را از من دور می‌‌کند. دیدن چشمان زیبا، شیطون و مهربانت در من شور زندگی بوجود می‌آورد. دستان کوچک و کودکانه‌ات وقتی که به دور گردنم حلقه می‌زنند مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواه...
16 بهمن 1396

شعر ترکی در مورد مادر

ایکی عالم صدف اولسا ، اونا گوهردی آنا خلقتین فخـر مـباهــاتینه جـوهـردی آنا خوش دانیشدیر یوزونی قویما گوره رنج و محن اوپ اَلین حـرمتـیلن قیمتی یوخ زردی آنا امرینه ایلـه اطاعـت کـه رضـا ســنن اولا بیر دعاسی سـنه مـین سایه دی شهپردی آنا قویما دیداریوه مأنوس اولا چوخ حسرتیلن تابی یوخدور دوزه،هجران غمی پروردی آنا آغلاسا قـویـماگیلان اشـکین عذاره اَلَسین اورگـی یاره لـیـدی مـنبـع غـملـردی آنا سنسن امّید و نشاطی ،گوزونه نـور و ضیـا سـنسـیز اولـسا بیلوسن بیکس ویاوردی آنا روز مادردی بو گون بیردنه گول باغلاد آپار قویما سینسین اورگی قوش کیمی پرپردی آنا آلگیلان گویلون اَلـه تـاج سریمسـن ده مـنیم شـرف و عـزت...
16 بهمن 1396

نامه ای به پسرم

امیرحسینم:   فرزند دلبندم!  اين نامه را به تو مى نويسم، به تو كه آينده منى!   عزيزم….زيباترينم…. روزى كه تو را در درونم حس كردم…. نه آزمايش داده بودم…. نه فرشته ها برام خبر آوردن….. فقط صبح احساس كردم نقطه اى سپيد درونم مى جوشه…   حس گرمى رگهامو پر كرده بود. هيچ كس باور نكرد حرفمو اما مى دونستم دارم مادر مى شم…. به فكر فرو رفتم، من قرار است به عنوان مادر چه چيزهايى به فرزند خود ياد بدهم و قرار است به زودى نام مقدس مادر را كه مسئوليت زيادى به همراه دارد را بر خود بگذارم!    آن روز كه درونم زاده شدى دوباره عاشق شدم و هميشه از ...
16 بهمن 1396